یکی از اعضای هیئتمدیره سازمان نصر تهران با انتشار یادداشتی در رسانه «سیتنا»، از چندین جهت به مسئله مواجهه جدی با استارلینک و اینترنت ماهوارهای پرداخته است. او از نبود چارچوبهای فنی و حقوقی در کشور برای مدیریت این فناوری گفته، از «بیقانونی» ورود استارلینک به آسمان ایران انتقاد کرده و بر لزوم ممنوعیت یا محدودسازی بهرهبرداری از آن تأکید کرده است. در این یادداشت، «خطراتی» از جنس تضعیف مرجعیت حقوقی، رقابت ناعادلانه با بازار داخل، تهدید حاکمیت ملی و آسیب به اپراتورها مطرح میشود.
درنهایت راهکارهایی پیشنهاد شده است؛ ازجمله ارتقای ابزارهای پایش سیگنال، تقویت هماهنگی بین نهادهای مسئول، و اعمال ممنوعیت.
در نگاه اول، این یادداشت میکوشد بهشکلی تکنوکراتیک و با زبان تخصصی، ضرورت آمادگی برای مواجهه با فناوری نو را توضیح دهد اما پشت این استدلالها، پرسشهایی اساسی درباره حق دسترسی آزاد به اینترنت، مسئولیت اجتماعی سازمانهای صنفی و جایگاه مردم در معادلات ارتباطی کشور بیپاسخ ماندهاند.
مطالبهگری صنفی بدون نگاه به خواست مردم
به نظر میرسد دغدغه اصلی نویسنده نه دفاع از حقوق کاربران یا نیاز کشور به اینترنت پایدار، بلکه حفاظت از منافع گروهی است که در لایه اینترنت و شبکه، کار اقتصادی میکنند. گویی نگرانی اصلی آن نیست که میلیونها ایرانی در زمان بحران به اینترنت دسترسی داشته باشند، بلکه آن است که مبادا رقابت ناعادلانه بازار داخلی را تضعیف کند!
مدتی پیش، نیز رئیس سازمان نصر تهران خواستار آن شد که در زمان قطع اینترنت، دسترسی ویژه برای شرکتهای عضو این سازمان فراهم شود. در این یادداشت، اینترنت ماهوارهای نیز تهدیدی برای همین انحصار صنفی معرفی شده است.
بهخوبی میدانیم استارلینک یا هر فناوری مشابه آن، چالشهایی در حوزه سیاستگذاری، امنیت و نظم بازار ایجاد میکند اما پاسخ به این چالشها باید در مسیر تعامل، نه حذف و جرمانگاری باشد. نمیتوان با «ممنوعسازی تجهیزات» جلوی فناوری را گرفت. میتوان قانونمندشان کرد، پذیرفتشان و با آنان تعامل کرد.
نویسنده یادداشت نیز خود به این واقعیت اذعان دارد که فناوری منتظر نهادها نمیماند. اگر چنین است، پس بهتر است نهادهای صنفی هم منتظر نمانند و بهجای مطالبهگری برای محدودسازی و ارتقای ابزارهای پایش سیگنال، خواهان گفتگو، قانونگذاری شفاف و توسعه ظرفیتهای داخلی باشند.
بله، اینکه هر نوع اینترنت ماهوارهای ازجمله استارلینک، درصورت گسترش فراگیر میتواند بقای برخی شرکتهای داخلی را به هم بزند موضوعی جدی است اما سؤال مهم و البته دقیقتر اینکه چرا اینترنت ماهوارهای باید قدرت تخریبی در این حد برای شرکتهای ما داشته باشد؟ بهتر است اعضای محترم نصر بیشتر به این بخش توجه کنند. اگر به این نکته توجه شود، نگاهها میتواند بر درخواست برای کاهش فیلترینگ متمرکز شود. اگر فیلترینگ کاهش یابد، کاربر ایرانی با درآمد ریالی نیازی نخواهد داشت با هزاران ریسک و با قیمتی دلاری، به فکر تهیه اینترنت ماهوارهای باشد و خود را تبدیل به مجرم بالقوه کند. اگر فیلترینگ برچیده شود، مصرف کاربران و درآمد تمام اپراتورها افزایش مییابد که خود به چرخه اقتصادی تمام شرکتهای این حوزه کمک میکند.
متأسفانه، رویکرد اخیر برخی اعضای نصر تصویری از فاصلهگرفتن نهاد صنفی از مأموریت اجتماعیاش ارائه میدهد. سازمانی که باید مدافع توسعه فناوری، حمایت از کسبوکارهای نوآور و ارتقای کیفیت خدمات به مردم باشد، به نظر میرسد بیش از هر چیز نگران سهمخواهی و دسترسی ویژه است.
در دیجیاتو بر این باوریم که دسترسی آزاد، ایمن و باکیفیت به اینترنت حقی اساسی برای همه شهروندان است، نه امتیازی که به اعضای صنفی خاص در زمان بحران اعطا شود. همه مردم ایران باید از چنین حقی برخوردار باشند. اینترنت ماهوارهای ممکن است قواعد بازی را تغییر دهد اما پاسخ به آن، باید تغییر قواعد به نفع مردم باشد تا اساساً مردم به آن نیازی احساس نکنند، نه تحکیم انحصار و افزایش فیلترینگ.
اگر سازمان نصر تهران واقعاً دغدغه آینده ارتباطات کشور را دارد، بهتر است بهجای دفاع از دیوارکشی و مجازات و درخواست برای ارتقای ابزارهای پایش سیگنال، از تعامل، قانونگذاری پیشنگر و توسعه ظرفیتهای داخلی حمایت کند؛ زیرا آینده را نمیتوان متوقف کرد؛ میتوان برای آن آماده شد.